۱۱/۰۴/۱۳۹۲

مردم ایران مشکل مالی ندارند.

به امام نقی خبر رسید که در ولایات پارس جوانان از فرط مشکل و بی پولی و بیکاری خود را به زیر قطار انداخته یا به آتش میکشند. امام نقی خشتکی خاراند و گفت: این اراجیف چیست که میگویید؟ ملت پارس مشکل مالی ندارند ، هم خمس و زکات را به موقع میدهند هم ضریح طلا برایمان میسازند. سپس خبرآورنده را به دو نیمه ی نامساوی تقسیم نمود.
 از نیقلر نقوی

۱۱/۰۳/۱۳۹۲

مسلمانان بلاد پارس چگونه اند.

یاران از امام پرسیدند : اماما امت خود را چگونه توصیف میکنید؟امام نقی پاسخ داد : «شادی و عزایشان یکی است. عزایشان از شادیشان بیشتر است. به وقت شادی عزاداری میکنند و به وقت عزاداری مست میشوند. به وقت مستی عربده می کشند و به وقت جنگ فرار می کنند. به وقت فرار همراهان خود را لو می دهند. ادعای مرام و معرفتشان طاق آسمان را می شکافد ولی از هیچ عملی برای پا گذاشتن روی دیگری و پیشرفت در رذالت دریغ نمیکنند. در یک کلام مسلمان واقعی‌اند»سپس آهی کشیده و از آن محل دور شدند--------------------------حلیة النقویون - وصف الامت لامت - ص منفی ۱

از ابوکچل (آخوند کراواتی)

در مزمت کشتار دسته جمعی، بابِ ماله کشان بنفش، بخشِ کلیدِ شکسته.


ابولاشی به حضور امام نقی رسید و گفت شخصی به نام ابراهیم نبوی تقاضای شرفیابی دارد.
امام باد متعفن ملیحی از زیر دشداشه خود صادر کرده و فرمودند: این قماش ماله کش ها حتی اگر هر روز هم به خدمت ما بیایند شرف را نمی یابند.

در مزمت کشتار دسته جمعی، بابِ ماله کشان بنفش، بخشِ کلیدِ شکسته نوشته امام نقی(ع)

از ماما یقن

۱۱/۰۱/۱۳۹۲

سوگ امام از شنیدن کشته شدن دو کارگر زن در فلسطین.

ابولاشی به امام نقی گفت : دو بانوی کارگر فلسطینی به خاطر آتش سوزی از پنجره ساختمانی خودشون رو پرت کردند.
امام شروع به گریه کردن کرد. 
ابولاشی گفت : شوخی کردم, تو ایران بود.
امام تبسمی کرد و گفت : از دست تو (ابو)لاشی. 


از ناشناس ناشناس

۱۰/۲۹/۱۳۹۲

بیرون خزیدن ائمه از ران مادر!


شخصی نزد امام نقی رسید و از چگونگی ولادت امام زمان از ران مادرشان اظهار شگفتی و تردید کرد.
امام که این سست ایمانی ها را بر نمی تابیدند بدون کظم غیظ فرمودند: از جدم رسولولا دیگه ضایع تر نیست که یکسال بعد از مرگ پدرش به دنیا اومد؟!
حضرت داشت دست به قبضه شمشیر می برد که آن شخص فریاد زنان گفت: مرتیکه نفهم، امامی که باش! چرا به عقاید یک میلیارد مسلمون توهین میکنی؟؟ 
منبع: این دو زن/ آمنه و مریم
از صیغه مضارع نقی

۱۰/۲۸/۱۳۹۲

ائمه اطوار از کجا به دنیا می آیند

روزی جعفرجنی بی توجه به علائم رانندگی خدمت امام نقی (ع) رسید و پرسید:
اماما, خشتک به دندانم! آیا درست است که نوه شما امام زمان (عج) قرار است از ران مادرش بدنیا بیاید؟
امامنا دستی معنی دار بر سر جعفر کشیده, گفتند: بنشین تا برایت توضیح دهم: ما امامان هر کدام پتنت خاص خودمان را داریم. 
پدرم جواد از زیر بغل مادرش, جدم رضا از کف پا, جعفر کاظم از پس حلق, جعفر سارق از جیب, محمد باقر از کمر, حسین از لمبه چپ, حسن از لمبه راست و علی از پس کله مادرانشان به دنیا آمدند.
جعفر که کلا گیج شده بود, دوباره پرسید: پس رسولولا چی؟
امام نقی: اون رو که مادرش رید, کسی هم زمان و مکان دقیقش رو نمیدونه!

--
چگونه گه (ص) را ماله کشی کنیم, اثر امام #نقی ابن تقی

از شیطان نقیم

رفتار شناسی حیوانات از دیدگاه اسلام- فصل مظلومیت حضرت بوشنق(رض)


ابو بول داگ : یبن رسول چرا شما مسلمین سگ ها را نجس می دانید

امام : چون سگ ها دزدان را گاز می گیرند
ابو بول داگ : چرا اشتران را ارج می نهید 
امام: چون معیاری خوب و دقیق برای تعیین دیه و ارزش بشر هستند
ابو بول داگ چرا گراز را حرام می دانید
امام : چون شکارشان دشوار است 
ابو بول داگ چرا گوسفندان را دوست می دارید 
امام : چون آی کیوی کمی دارند و موجودات سر به زیری هستند که فقط صراط المستقیم را می شناسند
ابو بول داگ: چرا خرسها را دوست دارید 
امام: چون همچون خودمان نیمی از سال را می خوابند و نیم دیگرش را به کشتار می پردازند
ابو بول داگ: یبن رسول نظرتان در مورد پلاتی پوس چیست
امام : پس از مکثی هنگ نمودند و به لقاح الله پیوستند
( رفتار شناسی حیوانات از دیدگاه اسلام- فصل مظلومیت حضرت بوشنق (رض) - انتشارات نشنال جغرافی دوره ابتدایی)
از نقمان حکیم

۱۰/۲۱/۱۳۹۲

امام نقی و سادومازوخیسم الهی


امام در مجلسی مشغول تشریح حقوق زن در اسلام بودند که ملعونی از آن میان برخاست و گفت: یا نقی! به گمانم شما از نوعی بیماری روانی رنج میبرید.
حضرت با اعتماد به نفسی امامانه، تبسم کرده و فرمودند: خیر پسرم! ما جد اندر جد از آن لذت میبریم...
زن در آینه اسلام/ سادومازوخیسم الهی/ صفحه 6999
از صیغه مضارع نقی

۱۰/۱۹/۱۳۹۲

وقتی بوی مُشک خیلی غلیظ بشود مشکلش گریبانگیر اهل بیت میشود:

در شب هجرت، ابولاشی صدیق، امام نقی را در گونی بزرگی انداخت و بر دوش کشید تا از شهر خارج شود.
نزدیک دروازه، ماموران خلیفه ملعون راه را بر ابولاشی بستند. فرمانده نگهبانان نزدیک او رسید و پرسید: سیاهی کیستی و در این گونی که بر پشت میبری چه داری؟
ابولاشی به تاسی از امام اول شیعیان پاسخ داد:منم، ابولاشی، این هم فرستاده خدا، نقی ست.
فرمانده که از خنده بولش جاری شده بود گفت: مسخره بازی درنیار ابو جان. اگه این نقیِ خداست، پس این آب زردی که پشتت ریخته چیه؟ این بوی بد چیه؟... راستشو بگو، چی توی کیسه ات داری؟
ابولاشی که از بزدلی و ضایع بودن امام ِخدا لجش گرفته بود گفت: پشکل، تاپاله، غائط شُتـــ....
هنوز سخن ابولاشی به پایان نرسیده بود که فرمانده نگهبانان فریاد زد: امام شیعیان، نقی! شناسایی شدی بیا بیرون!
نقل است حضرت در زندان خلیفه تا مدتها با صدای پشکلی فریاد میزد "بابا اشتباه گرفتین، من نقی نیستم، من پشکلم".

از صیغه مضارع نقی.

۱۰/۱۷/۱۳۹۲

اندر مضرات احکام طهارت.

امام پشت در دست شویی ایستاده بود. ابولاشی امام را دید و گفت : چه میکنید؟امام : میخواهم برم تو ولی استرس دارم.ابولاشی : شما که هزار رساله در طهارت نوشته اید, اکنون برای بول ساده در مانده اید؟امام : آنها همه علم تئوری بود. این عمل است. همه عمر, عالم بی عمل بودم. 
عالم واقعیی آن کودکی است که بی دغدغه فقهی میشاشد.

از ناشناس ناشناس

سه اصل امامت و رهبری


به فرزندان خود سواری بر مردم ، تیراندازی به مردم و شنا در اموال مردم بیاموزید !!
( حدیث امام در میان پیروان و مداحانش قبل از واقعه تیراندازی محمود کریمی مداح اهل بیت به زوج ایرانی)

از نقمان حکیم

۱۰/۱۳/۱۳۹۲

عاقبت هم نشینی با مسلمانان


روزی "رنه دِکارت" خدمت امام نقی(ع) رسید و خطاب به ایشان گفت: من می اندیشم، پس هستم!
امام بی درنگ آن ملعون را دونیم کرده و گلخنده زنان فرمودند: من نمی اندیشم، پس نیستی!
از صیغه مضارع نقی

مهربانی خدا


هرگاه بنده ای گریه میکند و خدا را صدا میزند و ازو کمک میخواهد, خدا هم گریه میکند و میگوید کاش واقعا وجود داشتم و میتوانستم کاری برایت بکنم.
عطوفت خدا
از ناشناس ناشناس

۱۰/۱۱/۱۳۹۲

ثبت شدن قرآن در کتاب گینس


امام نقی در طی مراسمی قرآن نقید را به عنوان <پرتیراژ ترین کتاب خوانده نشده> در گینس ثبت نمودند و همیشه در جلسات خصوصی راز پیشرفت اسلام را در همین نکته قلمداد می کردند.
شهوت و شهرت در نقویت، به قلم ابولاشی

از داف بالا شهر سامرا