۸/۰۱/۱۳۹۲

کامل کردن دین به سبک امام نقی (ع)

شانزدهم ذی المارچ 632 میلادی، امام #نقی (ع) در راه بازگشت از آخرین سفر حج بودند که جبی گوزو با زاویه 270درجه بر امام وارد، و پس از خروج موفقیت آمیز از ایشان گفت: ای نقی! اکنون وقت آن است که جانشین ات را به مردم معرفی کنی تا دینت کامل و جواز ورودت به بهشت صادر شود. پس امام نقی دستور داد جلو رفتگان را باز گردانند و منتظر عقب ماندگان شد تا همه آمدند. ایشان بر بالای تپه ای رفته و #عسکری را نیز کشان کشان با خود می بردند. ناگهان #حسنین بر امام وارد شدند و درخواست کردند تا معرفی جانشین را به آنها واگذارد و خود قضاوت کند که کدام بهتر معرفی کرده اند.
حسن دست راست عسکری را گرفت و بالا برد، عسکری که دردش آمده بود دست خود را محکم پس کشید. پس حسین دست چپ او را گرفه و زرتی بالا برد که باز هم عسکری کوچولو دردش آمد. عسکری که عصبانی شده بود شورتش را پایین کشید و ذوالنعوظش را حواله حسنین می کرد که ناگهان حسنین با هم به #شوشول عسکری حمله کردند تا آن را بالا ببرند که شد نباید آنچه می شد.
از سری روایات وارده در باب شوشول عسکری، ج4، ص69
----------------------------------
ابو ابن الشجاع (پدر پسر شجاع) چنین روایت می کند: که بعد از این واقعه دیدم مردم فوج فوج به نزد امام نقی (ع) می رفتند و با ذوالنعوظ ایشان بیعت نمودند که ابولاشی اولین آنها بود. هرچند بعد از وفات امام نقی ابولاشی اولین کسی بود که ادعای خلافت کرد تنها به سبب اینکه امام نقی، دامادش بود.
والنقی اعلم بما فی مقعد المومنین
--------------------------------------
یک شاهد شمقدریه می گوید: امام ذوالنعوظ شمقدر را بالا برده و فرمودند: هرکس من بر پشت و پناه او بودم، زین پس شمقدر مولاو مقتدای اوست.
محققان عفیریه در رد این روایت شمقدریون می گویند که این سخن امام نقی درست است، و لاکن فقط برای #سوسن سلومولاه بوده است، نه برای همه مردم.
والنقی اعلم
--------------------------------
راوی که خود شاهد ماجرا بوده می گوید امام نقی که عصبانی شده بود، هر 3تایشان را با تیپا از بالا انداختند پایین و ضمن بالا بردن ذوالنعوظ شان، مردم را به پیروی از آن فرا خواندند.

از شیخ الفقهاء و المجتهدین حضرت آیت النق العظمی نخودعلی نقودکی نقیستانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر