مروی است روزی امام بالای یک تپه رفته و در بلندگوی هنوانه فروشی فریاد کشیدند: «ای مردم! اگر من به شما بگویم که اکنون دشمن پشت دروازه های شهر کمین کرده است و می خواهد خنجر در ماتحتتان بکند، باور می کنید؟»
سامراییان یک صدا گفتند: «خب معلوم است که نه!»
حضرت فرمودند: «پس خونتان پای خودتان.» سپس همراه اهل بیت و جمعی از اصحاب نزدیک خود چارنعل به سمت پارس گریختند.
در خبر است سپاهیان مغول وارد سامرا شدند و با همه جنبندگان جماع نمودند و هزاران نطفه مغول از خود به
جا گذاشتند...
از فخرالمحقّقین آقاشیخ زُجاج ابن عیّاش هذلولی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر