۶/۲۰/۱۳۹۲

امام و علوم سیاسی

«پوتین ابن پالتو» بر امام وارد شد و پرسید: یا نقی! وتو چه باشد؟
امام که از این سوال خوشش آمده بود، به ابولاشی دستور داد تا یکی از بردگان بیت را نزد ایشان بیاورد.
ابولاشی اطاعت کرد و برده ای را به خدمت امام آورد.
حضرت از وی پرسید: نامت چیست؟ گفت: غلام شما، قنبر!
پرسید: چند وقت است که خدمت ما را می‌کنی؟ گفت: ۱۰ سال آزگار.
امام به وی آورین گفت و سپس ذوالنقار برکشید و او را به دو نیم کرد.
پوتین که هاج و واج مانده بود، با صدایی لرزان پرسید: چرا چنین کردید امام؟ مگر خداوند حکم به آزاد سازی تدریجی بردگان نداده؟
حضرتش فرمود: آری لیکن حکم خدا را وتو کردیم!
نقل است پوتین چون این بشنید، نعره زنان به شورای امنیت شتافت.

از بورات النقی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر