۶/۱۶/۱۳۹۲

«سلسلة الذّهب، دمکنی و رموز نقویت»، اثر نیکلای ابن گوگول


روایت است امام نقی (ALT+F4) برای حدود 10 دقیقه با بَدان نشسته بودند و آب انگور می زدند که ناگهان دست به جیب بردند و دیدند بــــــــــله... خاندان امامتشان گم شده است!

حضرت تمام نیروهای اطلاعاتی و انتظامی تحت امر خویش را بسیج و خانه های سامراییان را یک به یک زیر و رو کردند اما خاندان ایشان پیدا نشد که نشد. در خبر است که نوح (ع) به اذن الله زنده شد و برای آرام کردن حضرت گفت: «حالا فعلا بیا این خاندان نبوت من رو بگیر، ایشالا خاندان امامتت همین نزدیکیه. یه "اذا جاء" بدون بسم الله بخون، پیدا میشه.» اما حضرت گوششان بدهکار نبود.

خلاصه ایشان به بیت خویش رفتند و در حال جستجو بودند که ناگهان عسکری گفت: «بابایی! بابای معصومم! امروز مامی سوسن توی کابینت آشپزخونه زیر دمکنی قرمزه یه چیزی قایم کرد، منم سریع ورش داشتم. فقط دیدم نوشته Made in Hejaz با یه چیز دیگه Expiration Date: 26.09.625. دنبال همین بودی؟»

حضرت که خاندان امامتشان پیدا شده بود، قنبل شکری به جا آوردند و برای وارد کردن یک خربزه پشندی به داخل سوسن، آمادۀ رزم شدند.


از فخرالمحقّقین آقاشیخ زُجاج ابن عیّاش هذلولی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر